جدول جو
جدول جو

معنی او بکشیه - جستجوی لغت در جدول جو

او بکشیه
آب کشیده، خیس شده، غسل داده شده، کدوی آب پز شده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حمام کردن، کنایه از عسل کردن، آب کشیدن پارچه و پوشاک
فرهنگ گویش مازندرانی
گرسنگی کشیده، رنج کشیده
فرهنگ گویش مازندرانی
جایی که آب آن را کنده و گود کرده باشد، شکاف زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
عمل قطع کردن آب شالیزار
فرهنگ گویش مازندرانی